نوسانات زیاد رشد اقتصادی و تورم، ریسک اقتصادی را افزایش داده و در نتیجه سطح سرمایه گذاری، تولید و رفاه جامعه را کاهش می دهد. نظریه های نوین اقتصادی، نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی را به تکانه های ساختاری و واکنش دورنی اقتصاد به این تکانه ها نسبت می دهند.این مقاله، به بررسی اهمیت نسبی تکانه های ساختاری در توضیح نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی، با استفاده از روش خودرگرسیون برداری ساختاری می پردازد. تکانه های ساختاری شناسایی شده با استفاده از یک مدل اقتصاد کلان عبارتند از: تکانه درآمدهای واقعی نفت، تکانه طرف عرضه، تکانه تراز تجاری، تکانه تقاضای واقعی و تکانه تقاضای پولی.نتایج تحقیق نشان می دهد که تکانه طرف عرضه و تکانه درآمد نفتی، منبع اصلی نوسانات رشد اقتادی در کشور است. گرچه تکانه مثبت درآمد واقعی نفت، تولید ناخالص داخلی را با نرخ کاهنده افزایش می دهد، اما این تکانه نمی تواند رشد پایدار اقتصادی را در بلند مدت تضمین کند. تکانه مثبت پولی (سیاست پولی) در کوتاه مدت اثر مثبت روی تولید دارد، ولی در بلند مدت این اثر منفی است. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که گرچه سیاست های مدیریت تقاضا (سیاست های پولی و مالی) نقش مهمی در تثبیت تورم دارند، اما توان آنها در تثبیت رشد اقتصادی محدود است.